از شمارۀ

کاوش در جغرافیای علم

اجتماعیاتiconاجتماعیاتicon

سوپرلیگ؛ ماجرای یک کودتای ورزشی-رسانه‌ای

نویسنده: محمدامین پوراحمدی

زمان مطالعه:11 دقیقه

سوپرلیگ؛ ماجرای یک کودتای ورزشی-رسانه‌ای

سوپرلیگ؛ ماجرای یک کودتای ورزشی-رسانه‌ای

فوتبال با بیش از سه و نیم میلیارد هوادار در سراسر کره زمین محبوب‌ترین ورزش حال حاضر دنیاست و در دویست کشور دنبال‌کننده جدی و پیگیر دارد. طبق آمار منتشر شده، براساس پژوهش‌های انجام شده در بین چهار لیگ برتر فوتبال اروپا که شامل لیگ‌ برتر انگلیس، بوندسلیگای آلمان، سری‌آ ایتالیا و لالیگای اسپانیا می‌شود، تمامی 78 تیم حاضر در این چهار لیگ حداقل در یکی از سه شبکه اجتماعی فیس‌بوک، یوتوب و توییتر فعالیت مداوم و جدی دارند. چرا که آمارها حاکی از آن است که عموم مردم به صورت تخمینی بیش از 25 ساعت از زمان‌شان در طول یک هفته را صرف پرداختن به رسانه‌های جمعی مثل رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه و شبکه‌های اجتماعی می‌کنند

 

براساس تحقیقات انجام شده، لیگ قهرمانان اروپا پس از رقابت‌های جام‌جهانی که هر چهار سال یک‌بار برگزار می‌شود مهم‌ترین، پربیننده‌ترین و حساس‌ترین رقابت فوتبالی در سراسر دنیاست. تورنمنتی که در سال 1992 میلادی تبدیل به نسخه‌ی به‌روز شده‌ مسابقاتی دیگر به نام جام باشگاه‌های اروپا شد، از چنان جایگاهی برخوردار شده است که بین بسیاری از شرکت‌ها و ارگان‌های مختلف و سرشناس بازارهای جهانی برای سرمایه‌گذاری و حضور در بین سیاهه برگزارکنندگان این مسابقات رقابت شدیدی راه انداخته است.

 

با این وجود، سیاست‌هایی که توسط یوفا[1] در حوزه تقسیم و تخصیص منابع و درآمدها بین تیم‌های شرکت کننده اتخاذ شده، به زعم بسیاری از تیم‌های ثروت‌آفرین حاضر در لیگ قهرمانان ناعادلانه و به ضرر باشگاه‌ها تلقی شده است. به همین خاطر، در 18 آپریل سال 2021 میلادی، 12 تیم برتر و پرطرفدار فوتبال اروپا طی یک قرارداد شفاهی اعلام کردند که از این به بعد قصد دارند در تورنمنتی که جایگزین لیگ قهرمانان اروپا خواهد شد، یعنی سوپرلیگ اروپا، با یکدیگر به رقابت بپردازند. به منظور درک هر چه بهتر دلایل شکل‌گیری ایده سوپرلیگ، لازم است تا با ابعاد مختلف تورنمنت رقیب این ایده جاه‌طلبانه، یعنی لیگ قهرمانان اروپا بیشتر آشنا شویم.

 

تاریخچه شکل‌گیری رقابت‌های باشگاهی اروپایی

در اوایل دهه 90 میلادی بود که به واسطه رشد روزافزون تکنولوژی و نقش تلویزیون به عنوان اصلی‌ترین و پرمخاطب‌ترین مدیوم پخش فوتبال، منابع درآمدی بالقوه‌ چشمگیری در راس توجهات باشگاه‌ها قرار گرفت. با توجه به فرمت حذفی جام باشگاه‌های اروپا؛ خطر حذف تیم‌های بزرگ و پرطرفدار که حضور هرچه بیشترشان در طول تورنمنت می‌توانست متضمن درآمد بیشتر برای شبکه پخش‌کننده و باشگاه باشد زیاد ‌بود. به همین خاطر، درخواست‌ها برای ایجاد تغییراتی که ختم به افزایش تعداد بازی‌های هر تیم بشود افزایش یافت.

 

در نتیجه همین تلاش‌ها و در سال 1992 میلادی بعد از کش و قوس‌های فراوان جام باشگاه‌های اروپا به لیگ قهرمانان اروپا یا به اختصار (UCL) تبدیل شد. رقابت‌هایی شامل دو مرحله گروهی و حذفی که حداقل شش بازی برای هر تیم در آن تضمین شده است. تضمینی که در واقع نویدبخش درآمد و سود بیشتر برای شرکت‌های پخش‌کننده مسابقات و همچنین باشگاه‌ها می‌باشد. اولین اعتراض‌ها به نحوه مدیریت و تخصیص این درآمدها که توسط یوفا کنترل و انجام می‌شد،  توسط سه باشگاه پرطرفدار رئال مادرید[2]، منچستریونایتد[3] و یوونتوس[4] صورت گرفت. باشگاه‌هایی که به واسطه خیل عظیمی از طرفداران‌شان معتقدند که نقش بیشتری در فروش هرچه بیشتر حق پخش تلویزیونی دارند و در نتیجه باید درآمد بیشتری نیز کسب کنند.

 

فاکتورهای کلیدی در شکل‌گیری برند لیگ قهرمان اروپا

به منظور راضی نگه داشتن باشگاه‌های برتر حاضر در لیگ قهرمانان اروپا و همچنین واگذار نکردن کنترل این رقابت‌ها به تیم‌های شرکت کننده، یوفا تصمیم به گسترش برند چمپیونزلیگ به منظور کسب درآمد بیشتر گرفت. تا پیش از این، تصمیم اتخاذ شده توسط مدیران یوفا برای رشد تجاری، همکاری با شرکت‌های مدیریت رسانه همچون ISL[5] بود. هدف از این همکاری مدیریت و رشد هرچه بهتر شرایط رسانه‌ای و ارتباط‌گیری بیشتر و موثرتر با اسپانسرهای موجود بود. اما با به‌وجود آمدن چمپیونزلیگ و هدف‌گذاری برای رشد هر چه بیشتر، یوفا با دو مدیر اجرایی سابق ISL که شرکتی به نام [6]TEAM را راه اندازی کردند وارد شراکت شد. حاصل این شراکت شکل‌گیری یک طرح مفهومی بازاریابی ورزشی مثلثی با سه راس اسپانسرینگ، تلویزیون و فوتبال بود. به واسطه ایجاد هماهنگی بین این سه عنصر، TEAM از فرصت های تجاری حاصله در یک بازار جهانی بهره می‌برد و یوفا نیز صاحب پلتفرمی جذاب و درآمدزا برای ارائه به باشگاه‌های معتبر اروپایی می‌شد.

 

یک فاجعه انسانی با نتایجی غیرقابل پیش‌بینی

به اواسط قرن بیستم میلادی بر‌گردیم. فاجعه ورزشگاه هیسل[7]. یک ساعت پیش از آغاز مسابقه، در فینال جام باشگاه‌های اروپا در سال ۱۹۸۵ در ورزشگاه هیسل، هواداران لیورپول[8] با شکستن فنس‌هایی که میان آنان و طرفداران یوونتوس برای جدایی و جلوگیری از کشمکش و درگیری قرار داده شده‌ بود به طرفداران یوونتوس حمله‌ور شده و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند، یوونتوسی‌ها که غافل‌گیر شده بودند ناچار با آن‌ها درگیر شده و به ناگاه عقب‌نشینی کردند؛ فشار یوونتوسی‌ها به دیوارهای پیرامون ورزشگاه، منجر به ویرانی آن گشت و باعث شد که روی سر آن‌ها ویران گردد. در پی این حادثه ۳۹ نفر که اکثراً از طرفداران یوونتوس بودند، کشته شدند. این فاجعه را سیاه‌ترین ساعت در تاریخ مسابقات یوفا نام‌گذاری کردند. در پی این اتفاق، یوفا باشگاه‌های انگلیسی را به پنج و لیورپول را به شش سال محرومیت از حضور در رقابت‌های اروپایی محکوم کرد.

 

پریمیرلیگ، برترین لیگ دنیا

این محرومیت منجر به انزوای تیم‌های انگلیسی و ترک شدن‌ آن‌ها توسط ستاره‌های شاغل در این لیگ شد. مطالعات انجام شده بر روی NFL[9] یا لیگ ملی فوتبال آمریکا و درآمدزایی قابل توجه این تیم‌ها از مسائل مربوط به پخش و برودکست باعث شد تیم‌های انگلیسی از EFL[10] که برگزار کننده مسابقات لیگ انگلیس بود درخواست سهم بیشتری از حق پخش رقابت‌های‌شان کنند. این فشارها تا حدی جواب داد و برای مدتی اعتراض‌ها را خاموش نمود اما مجددا در سال 1991، این سهم‌خواهی تکرار شد و در نهایت پنج باشگاه مطرح و موفق آن زمان یعنی منچستریونایتد، لیورپول، تاتنهام[11]، آرسنال[12] و اورتون[13] اتحادیه‌ای تشکیل دادند که رویکردی مشابه با NFL داشت. تیم‌های حاضر در آن گرداننده و فروشنده‌ی تمام محصولات و دارایی‌های مربوط به آن بودند. این تیم‌ها در نهایت در سال 1992 برای همیشه از قدیمی‌ترین لیگ دنیا خارج شدند و لیگ برتر انگلیس[14] را پایه‌گذاری کنند. لیگی که متولی آن نهادی از خارج از اتحادیه باشگاه‌ها نبود و تمام سودهای حاصله به تیم‌های برگزارکننده می‌رسید. این مسئله باعث افزایش جذابیت این لیگ برای سرمایه‌گذاری و در نتیجه بوجود آمدن یک فاصله معنادار بین تیم‌های حاضر در پریمیرلیگ و دیگر لیگ‌ها شد.

 

همه‌گیری کرونا و فروریختن آخرین سنگر مقابله با سوپرلیگ

موفقیت الگوهای درآمدزایی پریمیرلیگ باعث شد تیم‌های حاضر در لیگ‌هایی مثل اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به دنبال پیاده کردن ایده اجرایی شده در لیگ برتر انگلستان باشند. جرقه‌هایی که اولین بار از اواخر دهه 90 و اوایل دهه 2000 آغاز شد تا اینکه بالاخره بواسطه پاندمی کرونا و ضرر و زیان‌ بسیار زیاد تیم‌های اروپایی، ایده سوپرلیگ اروپا در جدی‌ترین حالت ممکن در 18 آپریل 2021 مطرح شد. مدل اولیه‌ی سوپرلیگ شباهت بسیار زیادی به لیگ ملی فوتبال آمریکا داشت؛ یک انحصار نسبتا کامل برای 15 تیم پرطرفدار از سه لیگ اسپانیا (رئال مادرید، بارسلونا و اتلتیکو مادرید)، انگلیس (منچستریونایتد، منچسترسیتی[15]، تاتنهام، لیورپول، آرسنال و چلسی) و ایتالیا (یوونتوس، میلان و اینتر) به علاوه سه تیم بایرن مونیخ، دورتموند و پاریس‌سن‌ژرمن بودند وجود داشت. پنج تیم برتر بقیه‌ی لیگ‌ها هم به آن‌ها اضافه می‌شدند تا جدول مسابقات شکل بگیرد. بر این اساس هر کدام از این تیم‌ها در هر فصل حداقل هجده مسابقه اروپایی انجام خواهد داد (که در قیاس با فرمت جدید چمپیونزلیگ که هر تیم در آن حداقل ده بازی تضمین شده دارد بیشتر است.) طبیعتا با افزایش تعداد بازی‌ها درآمدهای حاصل از این مسابقات نیز چندین برابر خواهد شد.

 

اما بلافاصله و با گذر زمان بسیار کوتاهی از ارائه اولیه، موج عظیمی از مخالفت‌ها با این تورنمنت جدید آغاز شد. موجی که ابتدا با در فضای مجازی آغاز شد، سپس با تجمع‌ها و بنرهای اعتراضی در اطراف ورزشگاه‌ها ادامه پیدا کرد، توسط غول‌های رسانه‌ای پخش زنده مسابقات و مجری-کارشناس‌های‌شان مثل اسکای اسپورت و گری نویل ضریب داده شد و در نهایت بعد از دو روز، با اعمال تهدیدهایی از جانب یوفا و فیفا هم‌چون حذف از لیگ‌های داخلی و ممنوعیت حضور در تورنمنت‌های ملی، علی الظاهر به صورت کامل ملغی شد. تا اینکه در 21 دسامبر سال 2023، دادگاه عالی اتحادیه اروپا در حکمی تاریخی، یوفا و فیفا را به خاطر جلوگیری از شکل‌گیری سوپرلیگ، متهم به اقدام خلاف قانون کرد. طبق این حکم نه فیفا و نه یوفا نمی‌توانند هیچ یک از باشگاه‌ها را از پیوستن به رقابت‌های اروپایی منع کنند

 

گنجینه‌ای به نام حق پخش تلویزیونی

ریشه و دنباله‌ی همه‌ی این دعواها و اختلاف نظرات به مسئله‌ای به نام سهم حق پخش بازمی‌گردد. براساس آمار منتشر شده، سهم برودکست در درآمد باشگاه‌ها در طول دهه‌های اخیر از 9 درصد به 70 درصد رسیده است. رشدی تقریبا 7 برابری که حاصل توجه بیش از پیش آسیایی‌ها و آمریکایی‌ها به مسابقات روز فوتبال اروپاست. در همین راستا، مدیران و برنامه‌ریزان لیگ‌های مختلف اروپایی، ساعت برگزاری مسابقات مهم را طوری می‌چینند که برای بینندگان آسیا و به خصوص شرق آسیا و همچنین آمریکا نیز زمان مناسبی باشد. بازار رسانه‌ای در شرق آسیا و آمریکا آن‌قدر جذاب و سودآور است که باشگاه‌های بزرگ و نهادهای برگزار کننده لیگ‌ها نه تنها اردوهای پیش‌فصل‌شان را در ژاپن، کره، هنگ کنگ و آمریکا برگزار می‌کنند بلکه حاضرند در ازای دریافت مبالغ هنگفتی، رقابت‌هایی مثل سوپرجام را از یک تک مسابقه به یه رقابت چهار جانبه تبدیل کنند و در میانه‌ی فصل راهی آسیا و خاورمیانه شده و این مسابقات را در کشورهای در حال توسعه‌ای مثل عربستان برگزار کنند.

 

نحوه اختصاص منابع

سوپرلیگ در گام نخست به دوازده باشگاه موسس مبلغی معادل سه‌ونیم میلیارد یورو به خاطر جبران آسیب‌های وارده از کرونا می‌پردازد. هم‌چنین 15 درصد از سود کلی حاصل از رقابت‌ها به پرمخاطب‌ترین تیم‌ها داده می‌شود. این الگو تقریبا همان الگوی اتخاذ شده در سیستم لیگ برتر انگلیس می‌باشد.

 

ورای تمامی این درآمدها و اعداد و ارقام نیز، سرمایه‌گذار آمریکایی 400 میلیون یورو هم به منظور توسعه و پیش‌برد اهداف و پروژه‌های مختلف فوتبالی هم‌چون تیم‌های پایه، بانوان، آکادمی‌ها و... بین تیم‌ها تقسیم می‌کند. حال کافیست این اعداد و ارقام را با بیشترین میزان درآمد یک تیم از چمپیونزلیگ که معادل 80 میلیون یورو می‌باشد (آن هم تنها در صورت رسیدن به فینال و قهرمانی) مقایسه کنیم تا با تفاوت معنادار حضور در سوپرلیگ و چمپیونزلیگ برای تیم‌های مختلف شرکت کننده آگاه شویم.

 

منبع درآمد سوپرلیگ چیست؟

سوپرلیگ مدعی آنست که تمامی مسابقات برای تماشاگران به صورت رایگان پخش خواهد شد. پلتفرم یونیفای[16] قرار است به عنوان پخش‌کننده مسابقات تمامی رقابت‌ها را برای بینندگان به صورت رایگان پخش کند. راه درآمدزایی این لیگ و پلتفرم نه از طریق پرداخت حق اشتراک، بلکه از طریق تبلیغات است (که دوگانگی بازار[17] رسانه را به خوبی در اینجا به نمایش می‌گذارد). به همین خاطر غول‌های فعلی رسانه‌ای دنیا هم‌چون اسکای اسپورت[18] و بی‌تی اسپورت[19] جزء سردمداران مخالفت با سوپرلیگ هستند؛ چرا که از جایگاه قدرقدرتی خود می‌بایست فاصله گرفته و سود بسیار زیادی را به رقیب تازه به میدان آمده تسلیم کنند.

 

ما با یک جنگ رسانه‌ای مواجه بودیم

آنچه که واضح و مبرهن می‌باشد این است که در قصه سوپرلیگ ما با یک جنگ رسانه‌ای طرف هستیم. یوفا و طرفدران متعصب لیگ قهرمانان اروپا معتقدند که سوپرلیگ با روح فوتبال در تضاد است. اما با نگاهی ریزبینانه‌تر به رویه‌هایی که در لیگ قهرمانان اروپا در پیش گرفته شده است متوجه می‌شویم که یوفا و رسانه‌های طرفدارش بیش از هر چیزی نگران از بین رفتن انحصار درآمدزای خود هستند. آنچه نگرانی اصلی مخالفان سوپرلیگ می‌باشد از بین رفتن حق پخش و درآمدهای هنگفت ناشی از آنست که باعث می‌شود رقابتی به حساسیت و اهمیت الکلاسیکو حوالی ساعت 2 بعد ازظهر برگزار شود. بنابراین عجیب نیست که بیشترین هجمه‌ها به سوپرلیگ از سمت حاکمان فعلی فوتبال یعنی فیفا، یوفا و همچنین غول‌های رسانه‌ای پخش‌کننده رقابت‌ها می‌باشد. در دنیای امروز جنگ بر سر رسانه‌ست و پیروز آن قدرت را در دست خواهد گرفت.


[1] Union of European Football Associations (UEFA)

[2] Real Madrid

[3] Manchester United

[4] Juventus

[5] International Sport and Leisure

[6] Television Event and Media Marketing

[7] Heysel Stadium Disaster

[8] Liverpool

[9] National Football League

[10] English Football League

[11] Tottenham

[12] Arsenal

[13] Everton

[14] English Premiere League

[15] Manchester city

[16] Unify

[17] Dual Market

[18] Sky Sport

[19] BT Sport

محمدامین پوراحمدی
محمدامین پوراحمدی

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

کلیدواژه‌ها

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.